sentence
stringlengths
8
12.2k
در هندسه، دِکاگرام یا ستارهٔ ده‌پر یک چندضلعی ستاره‌ای است که ۱۰ رأس داشته باشد.
یک دکاگرام منتظم، حاوی رئوس ده‌ضلعی است، اما با هر نقطه سوم به هم متصل است.
نماد اشلفلی چنین شکلی {۱۰/۳} است.
نام دِکاگِرام از پیشوند عددی "دکا" که در زبان یونانی یعنی دَه و "گرام" ("γραμμῆς") به معنی خط گرفته شده‌است.
حالت منتظم.
برای یک دکاگرام معمولی با طول واحد لبه، نسبت نقاط تلاقی در هر لبه مطابق شکل زیر است.
از دکاگرام به عنوان یکی از نقوش تزئینی در گره‌چینی استفاده شده‌است.
انواع ایزوتوکسال.
یک چند ضلعی ایزوتوکسال دو راس و یک یال دارد.
اشکال دکاگرام ایزوتوکسال وجود دارد که رئوس متناوب را در دو شعاع تغییر می‌دهد.
هر فرم دارای یک زاویه بخصوص است.
اولی تغییری از دو سیم پیچی پنج ضلعی {۵}، و آخرین تغییری از دو سیم پیچی پنتاگرام {۵/۲} است.
وسط یک تغییر از یک دکاگرام معمولی است، {۱۰/۳}.
اشکال مرتبط.
یک دکاگرام منتظم یک چندگرام ۱۰ وجهی است که با نماد {10/n} نشان داده می‌شود و دارای رئوس مشابه با ده‌ضلعی منظم است.
فقط یکی از این چند گرام‌ها، {۱۰/۳} (که هر نقطه سوم را به هم متصل می‌کند)، یک چندضلعی ستاره‌ای منتظم را تشکیل می‌دهد، اما سه پلی‌گرام ده رأسی نیز وجود دارد که می‌توان آن‌ها را به عنوان ترکیبات منتظم تفسیر کرد.
فرار از کلاه یک فیلم فانتزی پویانمایی به نویسندگی و کارگردانی مارک آزبرن است که بر اساس کتابی کودکانه به همین نام اثر آدام کلاین ساخته شده‌است.
لیک، یک خرگوش مستاصل و جادویی است که با گروهی غیرمنتظره از متحدان گرد هم می‌شود و تلاشی غیرممکن را برای فرار از درون کلاه یک جادوگر و شکست دادن گربه‌های سیاه شیطانی انجام می‌دهد.
او در همین حال به نزد پسر انسانی که عاشقانه دوستش دارد بازمی‌گردد.
در آوریل ۲۰۱۷، انیمیشن فاکس قرن بیستم و بلو اسکای استودیو اعلام کردند که اقتباسی سینمایی از کتاب فانتزی آدام کلاین به نام «فرار از کلاه» را با مارک آزبرن که قرار است کارگردانی و نویسندگی فیلمنامه را با کلاین، با همراهی جینکو گوتوه برای تهیه کنندگی با آزبرن، تولید کنند.
با این حال، در نوامبر ۲۰۱۸، نتفلیکس حقوق فیلم را به دست آورد و ملیسا کاب به تیم تولید ملحق شد.
پویانمایی.
تولید این فیلم در دسامبر ۲۰۱۸ آغاز شد.
میرزا محمد یا میرزا ابوالفضل گلپایگانی (۱۸۴۴–۱۹۱۴)، برجسته‌ترین دانش‌پژوه بهائی بود که به گسترش دیانت بهائی در مصر، ترکمنستان و ایالات متحده کمک کرد.
او یکی از معدود حواریون بهاءالله است که هرگز بهاءالله را ملاقات نکرد.
نام او محمد بود و او نام مستعار ابوالفضل (صاحب فضیلت) را برای خود برگزید.
عبدالبهاء بارها او را ابوالفضائل (صاحب فضیلت‌ها) خطاب کرد.
اوایل زندگی.
میرزا ابوالفضل در ماه ژوئن یا ژوئیه ۱۸۴۴ در روستایی نزدیک گلپایگان ایران به دنیا آمد.
خانواده او از علمای مذهبی برجسته روستا بودند.
پدرش، میرزا محمدرضا شریعتمدار، پیشوای دینی و مادرش شرف النساء با امام جماعت شهر خویشاوندی داشت.
ابوالفضل تحصیلات مقدماتی خود را در گلپایگان گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به اراک، کربلا و نجف رفت.
در سال ۱۸۶۸ برای تحصیل علوم اسلامی در یکی از مدارس دینی شهر اصفهان عازم آنجا شد.
یکی از امامان جماعت، سید محمد سلطان العلماء، که از دوستان پدرش بود، اتاقی به او داد.
ابوالفضل به مدت سه سال در آنجا ماند و در چندین شاخه علوم اسلامی متبحر شد.
پدر ابوالفضل در زمستان ۱۸۷۱ درگذشت و پس از مرگ او، برادران ابوالفضل علیه او دسیسه چیدند و تمام ارث پدرشان را گرفتند.
در اکتبر ۱۸۷۳، میرزا ابوالفضل برای تدریس "کلام" یا کلام نظری در مدرسه حکیم هاشم، یکی از دانشکده‌های دینی شهر، به تهران دعوت شد.
در طول مدت اقامتش در آنجا با شرکت در جلسات درس میرزا ابوالحسن جلوه، یکی از شخصیت‌های برجسته در این زمینه، به فراگیری فلسفه، فلسفه عرفانی و عرفان ادامه داد.
او همچنین با دو تن از علمای بودایی که آن‌زمان در تهران بودند، دربارهٔ تاریخ دین گفتگو می‌کرد و در کلاس‌های علمی مدرسه نخبگان دارالفنون که توسط امیرکبیر، وزیر اعظم ناصرالدین شاه تأسیس شده بود، شرکت می‌کرد.
میرزا ابوالفضل پس از مدت کوتاهی به ریاست مدرسه حکیم هاشم انتخاب شد.
گرویدن به دیانت بهائی و دستگیری.
اولین برخورد میرزا ابوالفضل با بهائیان در اوایل سال ۱۸۷۶ در زمان اقامت وی در تهران بود.
ابوالفضل روزی با پارچه‌فروشی بی‌سواد به نام آقا عبدالکریم ملاقات کرد که در مورد مسائل سخت دینی با او گفتگو می‌کرد.
با گذشت زمان، ابوالفضل به تیزبینی و ویژگی‌های اخلاقی عبدالکریم پی برد، اما زمانی که سرانجام فهمید عبدالکریم بهائی است و نکاتی که بیان می‌کند، عمدتاً از کتب مقدس بهائی نشأت می‌گیرد مکدر شد.
اما ابوالفضل در مورد دیانت بهائی کنجکاو شد و خواستار ملاقات با سایر بهائیان شد.
داستانی نیز از مواجهه نعل‌بندی بیسواد که بهائی بود با میرزا ابوالفضل وجود که بر کنجکاوی وی افزود.
در چند ماه بعد، ابوالفضل با برخی از بهائیان برجسته از جمله نبیل اکبر، میرزا اسماعیل ذبیح و آقا میرزا حیدرعلی اردستانی ملاقات کرد.
زمانی که در خانه میرزا اسماعیل ذبیح بود، دو اثر از بهاءالله خواند، لوح الرئیس و لوح فؤاد پاشا که حاوی پیشگویی‌هایی دربارهٔ سقوط سلطان عبدالعزیز و وزیرش عالی پاشا و از دست دادن آدریانوپل از دست سلطان بود.
او اظهار داشت که اگر وقایعی که در آن آثار آمده رخ دهد، به بهاءالله ایمان خواهد آورد.
چند ماه بعد، زمانی که دقیقاً وقایع پیش‌بینی شده در آن آثار رخ داد، میرزا ابوالفضل دیانت بهائی را پذیرفت و در ۲۰ سپتامبر ۱۸۶۷ بهائی شد.
ابوالفضل به محض بهائی شدن، شروع به آموزش دین جدید به دیگران کرد و با انتشار اخباری مبنی بر گرویدن به دین جدید، از مدرسه علمیه برکنار شد.
او موقعیت جدیدی به عنوان معلم در مدرسه ای برای کودکان زرتشتی یافت که توسط مانکچی صاحب، پارسی هندی تأسیس شده بود.
در دوران تحصیل وی در مدرسه، تعدادی از زرتشتیان از جمله استاد جوانمرد و ملابهرام اختر خاوری به آئین بهائی گرویدند.
او در ده سال بعدی که در تهران گذراند به ترویج دیانت بهائی ادامه داد و به میرزا حسین همدانی کمک کرد تا شرحی از تاریخ ادیان بابی و بهائی را در اثری به اسم «تاریخ جدید» به رشته تحریر درآورد.
این اثر به سفارش مانکچی صاحب نگاشته شد.
میرزا ابوالفضل در تهران سه بار به زندان افتاد.
او اولین بار در دسامبر ۱۸۷۶ به زندان افتاد، زمانی که معلوم شد که به دیانت بهائی گرویده‌است.
او پس از پنج ماه آزاد شد.
وی سپس در سالهای ۱۸۸۲–۱۸۸۳ به مدت ۱۹ ماه همراه با ۵۰ نفر دیگر از بهائیان در تهران زندانی شد، زمانی که کامران میرزا، حاکم تهران، به تحریک سید صادق سنگلجی، یکی از رهبران مذهبی شهر، دستور دستگیری آنها را صادر کرد.
سپس در اکتبر ۱۸۸۵ بار دیگر به دستور کامران میرزا شش ماه دیگر زندانی شد.
پس از آزادی از زندان در سال ۱۸۸۳، سفرهای گسترده‌ای را در سرتاسر ایران آغاز کرد، به‌ویژه پس از دریافت نامه‌هایی از بهاءالله در سال ۱۸۸۶ که از او خواسته شده بود برای ترویج آیین بهائی سفر کند.
اساساً از طریق نوشته‌های او بود که دیانت بهائی به یهودیان ایران عرضه شد که منجر شد تعداد زیادی از آنها به بهاءالله ایمان بیاورند.
در سفرهای خود به ایران از کاشان، اصفهان، یزد و تبریز دیدن کرد.
در سال ۱۸۸۸ و سه سال پس از آن به عشق آباد، سمرقند و بخارا سفر کرد.
حاجی محمدرضا اصفهانی، یکی از بهائیان سرشناس، در دوران حضور در عشق آباد، ترور شد.
ابوالفضل در محاکمه قاتلان سخنگوی بهائیان بود و در تفهیم استقلال آئین بهائی از اسلام به دولت روسیه کمک کرد.
در سمرقند، تلاش‌های او باعث شد تا دکتر عطاءالله خان به آئین بهائی بگرود، وی اولین بهائی افغان بود.
ابوالفضل در سال ۱۸۹۴ ده ماه را نزد عبدالبهاء در عکا گذراند سپس به قاهره رفت و چندین سال در آنجا اقامت گزید.
تلاش‌های او در مصر باعث شد حدود ۳۰ نفر از دانشجویان دانشگاه الازهر که مهم‌ترین دینی در جهان اسلام سنی است به آئین بهائی بگروند.
ابوالفضل با نویسندگان و ناشران مجلات نیز دوست شد و مقالات زیادی در مطبوعات مصر نوشت.
در سال ۱۸۹۶، زمانی که ناصرالدین شاه در ایران ترور شد، زعیم الدوله، دشمن بهائیان، از شایعه ترور به دست بهائیان استفاده کرد تا بهائیان مصر را قتل‌عام کند.
هنگامی که ابوالفضل به دفاع از بهائیان برخاست و اظهار داشت که خود او بهائی است، بهائی بودن وی علنی شد.
بعد از آنکه دو کتاب او "فرائد" و "الدرر البهیة" در سالهای ۱۸۹۷–۱۹۰۰ منتشر شد، دانشگاه الازهر حکم به کفر ابوالفضل داد.
بین سالهای ۱۹۰۰ و ۱۹۰۴ او به درخواست عبدالبهاء به پاریس و ایالات متحده سفر کرد، جایی که گفتگوها و نوشته‌های او به جوامع نوپای بهائی امکان داد تا اعتماد به نفس و درک روشنی از دین بهائی پیدا کنند.
در طول سفر، لورا کلیفورد بارنی، یک بهائی آمریکایی، او را همراهی می‌کرد.
در پاریس سخنرانی‌های او توسط آنتون حداد ترجمه شد و بیش از ۳۰ نفر بهائی شدند.
سپس در پاییز ۱۹۰۱ به ایالات متحده و به ویژه به شیکاگو، جایی که بزرگ‌ترین جامعه بهائی بود، سفر کرد و تعداد زیادی سخنرانی کرد.
سپس در دسامبر ۱۹۰۱، ابوالفضل به واشینگتن دی سی سفر کرد و با بهائیان و عموم مردم گفتگو کرد.
او همچنین در این مدت به‌طور مداوم بر روی یک کتاب مقدماتی دربارهٔ دیانت بهائی کار کرد.
ابوالفضل سپس به مدرسه بهائی گرین ایکر در الیوتِ مین سفر کرد و در ژوئیه و اوت ۱۹۰۳ در آنجا ماند و برای حضار بهائی سخنرانی کرد.
در سال ۱۹۰۴، عبدالبهاء از ابوالفضل خواست که به خاورمیانه بازگردد، و بهائیان در ۲۹ نوامبر ۱۹۰۴ اجتماع بزرگ خداحافظی را برای او در شهر نیویورک برگزار کردند سالهای بعد.
میرزا ابوالفضل بیشتر سالهای آخر عمر خود را تا زمان مرگش در ۲۱ ژانویه ۱۹۱۴ در قاهره گذراند.
در سالهای پایانی زندگی، از بیروت و حیفا دیدن کرد.
هنگامی که عبدالبهاء در اوت ۱۹۱۰ از مصر دیدن کرد، ابوالفضل در مصر بود و در اواسط سال ۱۹۱۱ در نزدیکی عبدالبهاء در اسکندریه اقامت گزید.
در اواخر سال ۱۹۱۲، ابوالفضل بیمار شد و آقا محمدتقی اصفهانی توانست ابوالفضل را به خانه خود در قاهره منتقل کند و تا زمان مرگش در ۲۱ ژانویه ۱۹۱۴ در آنجا ماند به گفته موژان مؤمن نوشته‌های ابوالفضل درکی دقیق از جریان‌های فکری مدرن را نشان می‌دهد که در مردی که فقط به زبان‌های شرقی آشنایی داشت، قابل توجه است.
وی توانست تعالیم بهائی را در طیف وسیعی از مسائل مختلف به کار گیرد.
به عنوان یک نویسنده.
میرزا ابوالفضل در مورد طیف وسیعی از موضوعات بهائی، از جمله مطالب فراوانی در مورد دلایل رسالت بهاءالله نوشت.
او پیوسته مورد ستایش شخصیت‌های مرکزی دیانت بهائی و شوقی افندی قرار گرفت.
مقالات و نامه‌های او طیف گسترده‌ای را از ارائه دیانت بهائی برای کسانی که دارای پیشینه مسیحی و یهودی هستند، شامل می‌شود.
پس از وفات وی، اوراق او، از جمله چندین اثر ناتمام، به عشق آباد، محل زندگی برادرزاده اش برده شد.
با این حال، بسیاری از این اسناد در طول انقلاب روسیه گم شدند.
شیطان هم می‌گرید یک مجموعه استریم پویانمایی بزرگسالان آمریکایی در ژانر اکشن خیال‌پردازی تاریک است که توسط شرکت‌های کپ‌کام و آدی شانکار بوتلگ مولتیورس بر اساس فرنچایز بازی ویدیویی به همین نام در حال ساخت است.
در اواخر سال ۲۰۱۸, آدی شانکار اعلام کرد که سریالی تلویزیونی اقتباس شده از "شیطان هم می‌گرید" را برای نتفلیکس تولید خواهد کرد.
الکس لارسن به عنوان نویسنده برای این سریال استخدام شد.
همچنین اعلام شد که فصل اول شامل ۸ قسمت خواهد بود.
در اواخر سپتامبر ۲۰۲۳، اولین تیزر در جریان پخش زنده "Drop 01" نتفلیکس منتشر شد.
اندکی بعد، روبن لنگدن، صداپیشه قدیمی دانته، فاش کرد که از او خواسته نشده بود که نقش خود را دوباره اجرا کند.
تا سپتامبر ۲۰۲۳، یک تیزر تریلر به همراه اخباری مبنی بر تولید و انیمیشن استودیو میر منتشر شد.
کبوتر شاهی دورنگ یا کبوتر سلطنتی دورنگ یک گونه نسبتاً بزرگ و خوش‌رنگ از کبوتر است.
README.md exists but content is empty.
Downloads last month
35